آقا محمدباقرآقا محمدباقر، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
مهنا خانوممهنا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

طرِه ي مشك ساي تو(علامه كوچولو و خواهرش)

صلوات كه ميفرستي غرق نور ميشوم

من:    اللهم او:      ايومم من:    صل او:      ثيي(س را سر زباني تلفظ ميكند) من:    علي او:      عيا من:    محمد او:      مع.....مد من:    و ال او:     والي من:   محمد او:     مع...مد   دو روز است با هم تمرين ذكر صلوات داريم حسش غير قابل بيان است..........با هر صلواتت نيت ميكنم:خدايا به بزرگيت بپذير ...
27 فروردين 1392

ماه نوزدهم

محمدباقر نازنينم:سلام هرچند هفت ماه اخير برام عادي شده بود كه هر هجدهم ساعت 10:55 وبلاگت با بهترين شادباشها و تبريكها به روز شه. اما اين هجدهم خرق عادت شد و نشد كه برايت بنويسم و نوزدهمين تبريك ها ي ماهانه را برايت ثبت كنم....... امروز به چند دليل با 8 روز تاخير برايت مينويسم : 1- اولا تا دوازدهم نبوديم (مثلا خيال داشتم سيزدهم رو خونه باشم تا هم رفع خستگي سفر بشه و هم اماده و سرحال اداره بريم) 2-سيزدهمين روز فروردينمون مصادف شد با شروع دوران بس ناگوار بيماريت.كه يك هفته تمام طول كشيد و دست اخر داروهاي نسخه چهارم اطباء محترم تاثير كرد!!!و جالب اينكه مطب اخري كه رفتيم تمام داروهاي سه دكتر قبل را هم بردم دكتر رقيب نگاه عاقل اندر...
26 فروردين 1392

فاطمه شناسي(1)

امام علی (عليه السلام) می‌فرماید :  وقتی بخانه می‌آمدم و به چهره زهرا نگاه می‌کردم تمام غم و اندوهم بر طرف می‌شد.  (شمه ای ازفضایل زهرا- محلاتی- صفحه ۳۵) علامه مجلسى مى‏گوید: حسن و حسین(علیهماالسلام) در كودكى خط مى‏نگاشتند. امام حسن به امام حسین(علیهما‎السلام)  رو كرد و گفت: خط من از خط تو بهتر است. و امام حسین(علیه‎السلام) گفت: نه خط من از خط تو نیكوتر است. پس هر دو نزد مادرشان رفتند و گفتند: مادر، بین ما داورى كن. فاطمه(علیهاالسلام) نخواست ‏یكى را بر دیگرى برترى داده و یكى را برنجاند از این روى گفت: از پدرتان سؤال كنید. آنان نزد پدر آمدند اما امیرالمؤمنین(علیه&...
22 فروردين 1392
1